من مترسکی
میان ِمزرعه ات!
برای ِ سایه ی ِ کلاغ ها؛
من مترسکی که با بوسه ی هر کلاغی، خر میشوم
من مترسکی ، برای ِ وقت ِ تنهایی ِ گنجشک های ِ دلت !
...حرفی نماند .
به آتش بکش مزرعه ای را ... که آتشت میزند ، خنده ی کلاغها ...
حسین...چقد عجیب و خوشحال کننده بود واسم که سر زدی.غریب افتادم!همه رفتن یهو.
تصویر این کلاغ ها ی مزاحم ملموس بود .
لبخند کج کلاغها....
مترسکی که این همه دل دارهحیفه فقط بشه یه سایه..حیفه ولی خب برمیگرده به همون روشنگری که قبلتر ها گفتیش مثلا..
بچهها بیشتر اینجان:http://forum.kafehonar.ir/index.phpمترسک جان!
هر روز بی رنگ تر می شوم مثل چادرم مثل قبر مادر بزرگ مثل عکس تو کنار تنهایی من ....سلام به روزم
نمی نویسی ؟
از دل کاهیِ مترسک ها، کوه ساختن!-تصدقت رفیق
مزرعه ی چشم هات...
خیلی وقته از مترسک مزرعه نمی ترسم./
مرسی که هستی، تصدقت رفیق ..
به قول یه آدم قدیمی :یک روز "من"؛ جای تمامِ "او"ها را می گیرد، و من می میرم!
من مترسکی که با بوسه ی هر کلاغی، خر میشوم
من مترسکی ،
برای ِ وقت ِ تنهایی ِ گنجشک های ِ دلت !
...
حرفی نماند .
به آتش بکش مزرعه ای را ...
که آتشت میزند ، خنده ی کلاغها ...
حسین...
چقد عجیب و خوشحال کننده بود واسم که سر زدی.
غریب افتادم!همه رفتن یهو.
تصویر این کلاغ ها ی مزاحم ملموس بود .
لبخند کج کلاغها....
مترسکی که این همه دل داره
حیفه فقط بشه یه سایه..
حیفه ولی خب برمیگرده به همون روشنگری که قبلتر ها گفتیش مثلا..
بچهها بیشتر اینجان:
http://forum.kafehonar.ir/index.php
مترسک جان!
هر روز بی رنگ تر می شوم
مثل چادرم
مثل قبر مادر بزرگ
مثل عکس تو
کنار تنهایی من
....
سلام به روزم
نمی نویسی ؟
از دل کاهیِ مترسک ها، کوه ساختن!
-
تصدقت رفیق
مزرعه ی چشم هات...
خیلی وقته از مترسک مزرعه نمی ترسم./
مرسی که هستی، تصدقت رفیق ..
به قول یه آدم قدیمی :
یک روز "من"؛ جای تمامِ "او"ها را می گیرد، و من می میرم!