قمار باز

آزادی بی بها نیست

قمار باز

آزادی بی بها نیست

دوباره میزنم به سرم هوای ِ تو را

دوباره میزنم به بدن نگاه تو را



بند تاپ تو،خفه ام می کند.

زمان ِ آخر

به خون نشسته است تنم

میان ِ حجم ِ این سکوت

اگر به قتل می رسم

به تیر ِترکش ِ تو بود

1

انگار که بعد از قهوه سیگار نکشیده باشی،

وقتی تو را دیده

و نبوسیده باشم!


آذر ماه ِ نود

تو رفته ای و من هرگز،

به زندگی باز نگشته ام...